معنی نفس تنگی
فارسی به انگلیسی
Gasp
گویش مازندرانی
تنگی نفس
فارسی به آلمانی
Asthma (n)
لغت نامه دهخدا
نفس تنگی. [ن َ ف َ ت َ] (حامص مرکب) بیماری ضیق النفس. (ناظم الاطباء). عسرالنفس. تنگی نفس. ضیق النفس. (یادداشت مؤلف). آسم.
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ عمید
مرضی که شخص به سبب آن به سختی نفس میکشد، ضیقالنفس، نفستنگ بودن،
واژه پیشنهادی
دمه
معادل ابجد
670